نحوه برنامه ریزی یک پرواز کراس کانتری (پهنه گذر)
یکی از ضرب المثل ها در مورد خلبانی هواپیما این است که خلبان هرگز اجازه نمیدهد هواپیما به جایی برود که مغز خلبان قبلاً پنج دقیقه قبل از آن به آنجا نرفته است.
معمولاً زمانی که خلبان وارد هوا میشود زمان یا توجه اضافی در دسترس نیست. هواپیماها سریع هستند و مهمتر از همه، شما نمیتوانید برای فکر کردن وقت داشته باشید. به همین دلیل است که خلبانان سعی میکنند به اندازه زمانهایی که روی زمین هستند، تصمیم گیری و برنامه ریزی خود را تخلیه کنند.
یکی از ضرب المثل ها در مورد خلبانی هواپیما این است که خلبان هرگز اجازه نمیدهد هواپیما به جایی برود که مغز خلبان قبلاً پنج دقیقه قبل از آن به آنجا نرفته است.
معمولاً زمانی که خلبان وارد هوا میشود زمان یا توجه اضافی در دسترس نیست. هواپیماها سریع هستند و مهمتر از همه، شما نمیتوانید برای فکر کردن وقت داشته باشید. به همین دلیل است که خلبانان سعی میکنند به اندازه زمانهایی که روی زمین هستند، تصمیم گیری و برنامه ریزی خود را تخلیه کنند.
آیا فرودگاه مبدأ شما برای برخاستن مناسب است؟
اول کارهای مهم. آیا هواپیمای شما حتی میتواند از جایی که فرود آمدهاید بلند شود؟
طول باند مورد نیاز
شما نمیخواهید تمام مشکلات برنامه ریزی کل پرواز خود را متحمل شوید و تنها پس از آن متوجه میشوید که هواپیمای شما نمیتواند به طور ایمن از باند فرودگاه بلند شود، بنابراین عاقلانه است که ابتدا این را بررسی کنید. خلبان باید حداکثر وزنی را که هواپیما میتواند از طول باند موجود برای برخاستن داشته باشد، بداند. طول باند مورد نیاز هواپیما برای برخاستن با مفروضات زیر تعیین میشود:
- هواپیما با حداکثر وزن برخاستن از زمین بلند میشود.
- شرایط جوی استاندارد وجود دارد.
- باند فرودگاه شیب ندارد
اگر پرواز شما در شرایط مختلف انجام میشود، به عنوان مثال، در یک روز گرم و مرطوب پرواز میکنید، یا وزن زیادی حمل نمیکنید، فاصله چرخش هواپیما تغییر میکند.
در اکثر هواپیماها، میتوانید با استفاده از یک بریدگی فلپ، فاصله برخاست مورد نیاز خود را کاهش دهید. دفترچه راهنمای عملیات خلبان هواپیما (POH) یا کتابچه راهنمای پرواز هواپیما (AFM) مشخصات طول رول برخاست را برای پیکربندیهای مختلف فلپ و وزن هواپیما دارد.
میدان متعادل
در مرحله بعد، باید بفهمید که آیا از یک فرودگاه متعادل بلند میشوید یا خیر. در طول تیک آف، اگر مشکل جدی در هواپیما ایجاد شود، مانند خرابی موتور یا آتش سوزی، این وظیفه خلبان است که تصمیم بگیرد توقف کند یا به برخاستن ادامه دهد.
اگر خلبان تصمیم به توقف خیلی دیر در هنگام برخاستن بگیرد، ممکن است هواپیما نتواند در باند توقف کند و ممکن است منجر به تجاوز از حد معین شود. به همین دلیل، باند فرودگاهی که از آن بلند میشوید باید طول کافی برای شتاب گرفتن هواپیما تا سرعت چرخش کمتر داشته باشد و همچنان فاصله کافی برای خلبان برای رد کردن تیک آف و توقف ایمن هواپیما داشته باشد.
اگر خلبان تصمیم بگیرد که به پرواز ادامه دهد، باند فرودگاه باید به اندازهای باشد که هواپیما بتواند با موتور باقی مانده با موفقیت صعود کند.
اگر مسافت مورد نیاز برای شتاب گرفتن و سپس توقف برابر با مسافت برخاستن هواپیما پس از از دست دادن یک موتور باشد، طول میدان به عنوان یک میدان متعادل توصیف میشود.
این دادهها توسط سازنده هواپیما ارائه شده است و خلبان میتواند آن را در کتابچه راهنمای پرواز هواپیما (AFM) یا کتابچه راهنمای عملیاتی خلبان (POH) پیدا کند.
تعریف و محاسبه صحیح یک میدان متوازن در واقع کمی پیچیدهتر است. این برای هواپیماهای بزرگتر در نظر گرفته شده است که باید با حاشیههای ایمنی بیشتری کار کنند و به طور متفاوتی تنظیم میشوند.
هواپیماهای کوچکتر هوانوردی عمومی تحت قسمت 23 CFRs عملیاتی میشوند. برخاستن میدان متعادل برای آنها یک الزام قانونی نیست؛ اما اگر در حال پرواز با هواپیمایی هستید که تحت قسمت 25 کار میکند، باید هر بار الزامات میدانی متعادل را برآورده کنید.
حتی اگر این یک الزام قانونی برای شما نباشد، باز هم از نظر ایمنی ایده بدی نیست که تأیید کنید که از یک زمینه متعادل کار میکنید.
ارتفاع تصحیح شده بر مبنای چگالی
ارتفاع تصحیح شده بر مبنای چگالی عامل اصلی مؤثر بر عملکرد هواپیما است. بیشتر هواپیماهای کوچک هوانوردی عمومی در حال حاضر کمی ضعیف هستند و کاهش عملکرد ناشی از این اثر میتواند به اندازهای شدید باشد که به هواپیما اجازه ندهد حتی از باند فرودگاه بالا برود.
از آنجایی که با افزایش ارتفاع، چگالی هوا کاهش مییابد، اگر فرودگاه مبدأ شما در ارتفاع بالایی قرار داشته باشد، ممکن است عملکرد هواپیمای شما با ارقام مشخصشده در دفترچههای راهنمای هواپیما مطابقت نداشته باشد. فاصله تیک آف مورد نیاز افزایش مییابد و سرعت صعود هواپیما کاهش مییابد.
ارتفاع تصحیح شده بر مبنای چگالی در شرایط جوی گرم و مرطوب نیز افزایش مییابد. رطوبت بالا میتواند تا 10 درصد طول باند مورد نیاز برای برخاستن را اضافه کند.
سطح کاهش عملکردی که میتوانید انتظار داشته باشید باید در AFM یا POH برای هواپیمای شما مشخص شود. اگر وجود ندارد، میتوانید از چارت کوخ برای به دست آوردن تقریبهای کلی قوانین کلی استفاده کنید.
زمان حرکت خود را به صبح زود یا عصر در روزهای گرم و مرطوب تغییر دهید یا پاهای کوتاهتر را برای کاهش بار سوخت در هر پرواز در نظر بگیرید.
باید ارتفاع تصحیح شده بر مبنای چگالی را برای همه فرودگاههایی که از آنها حرکت میکنید یا به آنها میرسید در نظر داشته باشید. این عامل به تنهایی ممکن است برخی از فرودگاهها را برای هواپیمای شما نامناسب کند.
چگونه مقصد خود را انتخاب کنید
شما یک ایده کلی از جایی که قصد دارید بروید دارید؛ اما باید عواملی را در نظر بگیرید تا ببینید آیا واقعاً میتوانید با خیال راحت به مقصد مورد نظر خود برسید.
برد هواپیما
اولین چیزی که باید در نظر بگیرید برد هواپیمای شما است. صبر کنید، فقط بروشور هواپیما را نخوانید! برد هواپیمای شما با مقدار باری که حمل میکند متفاوت است و محدود میشود. شاید تعجب کنید که بدانید اکثر هواپیماهای کوچک هوانوردی عمومی قادر به حمل بار کامل مسافر، بار کامل و مخازن پر سوخت به طور همزمان نیستند.
وزن و تعادل
چند ویژگی مهم وزنی وجود دارد که خلبان باید همیشه در نظر داشته باشد:
حداکثر وزن ناخالص برخاست: حداکثر وزنی که هواپیما مجاز به بلند شدن با آن است.
وزن خالی اصلی: وزن هواپیما بدون سرنشین، بدون محموله یا سوخت.
بار مفید: وزن خالی اصلی را از MGTW کم کنید و بار مفید خود را خواهید داشت. این شامل وزن سوخت داخل هواپیما، وزن خلبانان و مسافران و هر محمولهای است که شما حمل میکنید.
بار سوخت قابل استفاده: وزن سوختی که میتوانید برای برنامه ریزی پرواز استفاده کنید. معمولاً با ظرفیت کل سوخت برابر نیست. هواپیما قادر به استفاده مطمئن از مقداری سوخت درست در پایین باک نیست، بنابراین محاسبه نمیشود.
محموله: تفاوت بین وزن بار مفید و بار سوخت قابل استفاده.
وزن حمل شده توسط هواپیما تأثیر بسزایی در عملکرد آن دارد. اگر سنگین پرواز میکنید، صعود به ارتفاع کروز برایتان دشوارتر خواهد بود. الزامات برخاست و فرود شما نیز افزایش مییابد و بدنه هواپیما تحت فشار بیشتری قرار میگیرد.
این فقط مقدار وزن نیست که مهم است، نحوه توزیع آن در هواپیما نیز بسیار مهم است. موقعیت مرکز ثقل هواپیما (C.G) بر پایداری آن تأثیر میگذارد. هر هواپیما دارای محدوده مشخصی از C.G است که هواپیما برای آن طراحی شده است.
محدودیتهای وزن و تعادل را میتوان در AFM یا POH یافت. تولیدکنندگان دادههایی را برای طیف وسیعی از سناریوهای بار ارائه میدهند و چارتها یا جداولی دارند که میتوانید از آنها برای تخمین وزن و تعادل استفاده کنید.
در طول برنامه ریزی پرواز خود، باید وزن کل و همچنین موقعیت C.G را برای هواپیمای خود محاسبه کنید تا مطمئن شوید که آنها از محدودیتها تجاوز نمیکنند.
با پیشرفت پرواز، هواپیما سوختی را که حمل میکند مصرف میکند که باعث تغییر در وزن و تعادل هواپیما میشود. برای پایان پرواز نیز باید وزن و تعادل را محاسبه کنید. C.G که برای شروع پرواز محاسبه کردهاید احتمالاً تا پایان پرواز جابه جا شده است.
محاسبه وزن و تعادل برای هر پرواز بسیار مهم است. FAA یک کتاب راهنمای وزن و تعادل ارائه میدهد که میتوانید برای درک عمیقتر این موضوع از آن استفاده کنید.
بار سوخت
از آنجایی که هم سوخت و هم محموله به MGTW اضافه میشود، باید محاسبه کنید که چقدر سوخت میتوانید با خود ببرید، پس از شناخت محموله خود. اگر برای رسیدن به مقصد کافی نیست، باید پرواز خود را طوری برنامه ریزی کنید که در طول مسیر توقف سوخت داشته باشید.
در هنگام محاسبه بار سوخت خود به خاطر داشته باشید که به سوخت ذخیره نیز نیاز دارید.
اگر طبق قوانین پرواز بصری (VFR) پرواز میکنید، مطمئن شوید که حداقل سوخت ذخیره کافی برای 30 دقیقه زمان پرواز اضافی دارید. اگر در شب پرواز میکنید، باید سوخت کافی برای حداقل 45 دقیقه زمان پرواز اضافی داشته باشید. این الزامات در § 91.151 از CFR ها مشخص شده است.
اگر پرواز طبق قوانین پرواز ابزاری (IFR) انجام میشود، برای پرواز به فرودگاه جایگزین برنامه ریزی شده خود به سوخت ذخیره کافی و 45 دقیقه پرواز کروز اضافی نیاز دارید. اگر با IFR پرواز میکنید، پرواز شما تحت بند 91.167 CFR است.
بار سوختی که در نهایت با آن مواجه میشوید، برد هواپیما را تعیین میکند. محدوده، به نوبه خود، تعیین میکند که آیا میتوانید به مقصد خود برسید یا خیر و اگر نه؛ پس از آن چند توقف اضافی ممکن است نیاز داشته باشید.
عامل مهم دیگری که بر برد هواپیما تأثیر میگذارد باد است. اگر هواپیمای شما با بادهای شدید روبرو باشد، زمان بیشتری برای پوشش زمین نیاز دارد. ممکن است زمان زیادی را از دست بدهید که نتوانید بدون نیاز به توقف برای سوخت گیری به مقصد برسید.
اگر هواپیمای شما قادر به برخاستن از فرودگاه مبدأ شما نیست، میتوانید تنها با مقدار کمی سوخت به پرواز درآیید و در فرودگاهی با باند طولانیتر، بار سوخت بیشتری را بپذیرید.
این استراتژی حتی گاهی اوقات توسط هواپیماهای بزرگ استفاده میشود. شناخته شده ترین نمونه آن پرواز BA001 بریتیش ایرویز از لندن به فرودگاه بین المللی جان اف کندی نیویورک بود. این پرواز قبلاً از فرودگاه بسیار تنگ لندن سیتی انجام میشد و با هواپیماهای ایرباس A318 انجام میشد. A318 قادر به بلند شدن از باند کوتاه فرودگاه سیتی با سوخت کافی برای عبور از اقیانوس اطلس نبود؛ بنابراین قبلاً با حمل بار سوخت کم به فرودگاه شانون در ایرلند پرواز میکرد و تنها پس از آن سوخت کافی برای کل سفر مصرف میکرد.
به یاد داشته باشید که برای سوخت مصرف شده در حین تاکسی یا در انبار هزینه کنید. سوخت در اینجا میتواند به اندازه کافی قابل توجه باشد که تغییرات عمدهای در مسیر شما ایجاد کند. در سال 1990، یک هواپیمای بوئینگ 707 آویانکا در نیویورک سقوط کرد، زیرا مدت طولانی نگه داشته بود که سوخت آن تمام شد. در تخمین سوختن سوخت خود بسیار مراقب باشید. بهتر است هنگام محاسبه بار سوخت خود، تخمینهای خود را محافظه کارانه کنید تا مطمئن باشید.
انتخاب فرودگاه مقصد
اکنون که می دانید هواپیمای شما به کجا میتواند برود، اکنون زمان آن است که فرودگاه خاصی را انتخاب کنید. بیش از 19000 فرودگاه در ایالات متحده وجود دارد و اکثر جوامع بیش از یک فرودگاه کوچک دارند. شما میخواهید در فرودگاهی فرود بیایید که نزدیکترین قسمت شهر است که میخواهید از آن بازدید کنید، اما باید مطمئن شوید که این فرودگاه میتواند هواپیمای شما را اداره کند.
در دسترس بودن باند فرودگاه
اولین توجه شما باید طول باند موجود باشد. FAA پایگاه دادهای را ارائه میدهد که اطلاعات دقیقی برای فرودگاههای ایالات متحده دارد. میتوانید از این پایگاه داده برای یافتن همه فرودگاههای موجود در شهری که به آن پرواز میکنید، به همراه جزئیات در مورد باندهای موجود استفاده کنید.
سازندگان هواپیما فواصل توقف مورد نیاز را برای یک محموله معین و پیکربندی هواپیما در کتابچه راهنمای عملیات خلبان (POH) هواپیما ارائه میکنند. اگر هوا نامساعد است، باید افزایش فاصله توقف مورد نیاز در باندهای آلوده به آب یا یخ را در نظر بگیرید. ارتفاع چگالی همچنین بر عملکرد هواپیما در نزدیک شدن و فرود تأثیر میگذارد، بنابراین آن را نیز در نظر بگیرید.
در صورت دید کم، فرودگاهی را انتخاب کنید که دارای وسایل کمک ناوبری مانند ILS یا رویکردهای GPS منتشر شده است. حتی اگر مجبور باشید رانندگی طولانیتری داشته باشید، انتخاب فرودگاه با باند ایمنتر معمولاً ایده بدی نیست و رانندگی در آب و هوای بد راحتتر از پرواز در آن است.
بررسی کنید که آیا هواپیمای شما تجهیزات مورد نیاز را نیز دارد. اگر یک رویکرد به یک DME یا دو رادیو ناوبری نیاز دارد، باید قبل از حرکت مطمئن شوید که آنها در هواپیما در دسترس هستند و کار میکنند.
طولانیترین باند فرودگاه تضمینی نیست که در زمان ورود شما باند مورد استفاده باشد. اگر باند فرودگاه به طور موقت بسته است، باید مطمئن شوید که سایر باندهای موجود به اندازه کافی طولانی و عریض برای هواپیمای شما هستند.
به طور مشابه، این امکان وجود دارد که بادهای متقابل ممکن است باند فرودگاه متفاوت را برای فرود مناسبتر کند. هنگام انتخاب فرودگاه مقصد، آب و هوا و بادها را در مقصد در ذهن خود نگه دارید.
به یاد داشته باشید که ایمنی پرواز، هواپیما و مسافران به عنوان خلبان بر عهده شماست. اگر از نظر شما، ایمنی در مقصد مورد نظر شما به خطر بیفتد، هیچ شرم آور نیست که برای آب و هوای بهتر برنامه ریزی کنید یا فرودگاه دیگری را برای فرود انتخاب کنید.
در دسترس بودن امکانات
فرودگاه انتخابی شما ممکن است دارای باندی باشد که مناسب شما باشد، اما باید بررسی کنید که آیا امکانات مهم دیگری نیز وجود دارد یا خیر.
بررسی متممهای چارت
اطلاعات فرودگاه در متمم چارت ایالات متحده ارائه شده است که توسط FAA منتشر شده است و به صورت چاپی یا اینجا موجود است. میتوانید از متممهای چارت برای مشاهده اطلاعات اولیه فرودگاه، چارتها برای آشنایی با طرح فرودگاه و سایر اطلاعاتی که ممکن است برای شما مفید باشد، در صورت ناآشنا بودن منطقه استفاده کنید. متممهای چارت ساعات کار فرودگاه، انواع سوخت موجود و هر گونه اطلاعیه خاصی را که در آنجا اعمال میشود به شما اطلاع میدهد. شما نمیخواهید در رویکرد نهایی قرار بگیرید و تنها در این صورت متوجه میشوید که میدان بسته شده است، درست است؟
بررسی با FBOs
همچنین باید با FBO هایی که در مقصد برنامه ریزی شده شما فعال هستند تماس بگیرید. FBO ها اپراتورهای پایگاه ثابت هستند. آنها اساساً شرکتهایی هستند که امکاناتی را در فرودگاه راهاندازی میکنند. برای سوختگیری هواپیما، ترتیب دادن هر فضای آشیانهای که نیاز دارید، انجام خدمات یخزدایی یا سایر خدمات حملونقل زمینی که ممکن است هواپیمای شما به آن نیاز داشته باشد، با آنها سر و کار خواهید داشت.
آنها همچنین برای خلبانان و مسافران خدماتی مانند استراحتگاه یا سالنهای استراحت ارائه میدهند. شما باید این امکانات را در هر فرودگاهی که قصد فرود دارید و همچنین فرودگاههای جایگزین برنامه ریزی شده خود را بررسی کنید.
چگونه مسیر خود را تعیین کنیم؟
هواپیما و خلبان باید توانایی و مجوز لازم برای پرواز در مسیر برنامه ریزی شده را داشته باشند. اگر قرار است پرواز در آب و هوای کمی بد انجام شود، ببینید آیا شرایط در هر نقطه همراه با مسیر کمتر از حداقل VFR است یا خیر. حداقلهای VFR در § 91.155 به تفصیل آمده است و به نوع هواپیما، فضای هوایی که در آن پرواز میکند و اینکه آیا در روز یا شب پرواز میکند بستگی دارد.
در صورتی که شرایط به IFR بدتر شود؛ شما باید یک هواپیمای دارای قابلیت IFR داشته باشید و خودتان رتبه بندی ابزار داشته باشید، در غیر این صورت باید به عقب برگردید. اگر در شب پرواز میکنید، شما به عنوان خلبان در یک فرمان باید ارز شبانه داشته باشید تا به طور قانونی مسافران را دیرتر از یک ساعت پس از غروب یا زودتر از یک ساعت قبل از طلوع خورشید حمل کنید.
واقعیت شبانه شما را ملزم میکند که در 90 روز گذشته سه بار برخاست و فرود را به طور کامل در شب انجام دهید. محدودیتهای خلبان و هواپیما ممکن است برخی از مسیرها را برای شما محدود کند، بنابراین فقط پس از اطمینان از اینکه میتوانید به طور قانونی با آن پرواز کنید، مسیر خود را برنامهریزی کنید.
فاصله خط مستقیم
زمانی که مسیر خود را برنامه ریزی میکنید، منطقی است که مسیری را تا حد امکان مستقیم انتخاب کنید. هر گونه انحراف غیر ضروری هزینه سوخت و زمان دارد. با این اوصاف، بسیار غیرمعمول است که مسیر نهایی برنامه ریزی شده تنها یک خط مستقیم بین مبدأ و مقصد پرواز باشد، مگر اینکه پرواز بسیار کوتاه باشد. هنگامی که در حال پرواز کراس کانتری هستید، عوامل زیادی بر مسیریابی شما تأثیر میگذارند. اشکالی ندارد اگر مسیر نهایی کمی پیچیده به نظر برسد.
فاصله دایره بزرگ
کوتاهترین فاصله بین دو نقطه روی نقشه چقدر است؟ یک خط مستقیم، درست است؟ نقشهها جهان را به صورت مسطح و دو بعدی نمایش میدهند. در حقیقت، انحنای زمین باعث میشود که کوتاهترین فاصله بین دو نقطه بیشتر شبیه یک قوس باشد تا یک خط مستقیم.
این فاصله دایره بزرگ نامیده میشود. از آنجایی که ما در امتداد سطح یک کره سفر خواهیم کرد، پرواز در یک خط مستقیم در نهایت مانند یک منحنی در یک نقشه دو بعدی به نظر میرسد. اثر تنها زمانی قابل توجه تر میشود که فاصله بین دو نقطه زیاد باشد. همچنین در نزدیکی قطبها بارزتر است.
اگر قصد دارید یک پرواز طولانی مدت داشته باشید، باید نقاط بین راه خود را به گونهای انتخاب کنید که مسیر کلی نزدیک به مسیر دایره بزرگ باشد. برای پروازهای کوتاهتر، نیازی به زحمت نیست زیرا تفاوت قابل توجهی نخواهد بود.
بررسی آب و هوا
توصیه میشود قبل از انجام کل فرآیند برنامه ریزی پرواز، آب و هوا را بررسی کنید. آب و هوا میتواند نه تنها مسیری را که میخواهید طی کنید، بلکه میتواند تعیین کند که آیا پرواز شما حتی میتواند انجام شود یا خیر.
فرودگاهها آب و هوای فعلی را در قالب METAR ارائه میدهند که به طور منظم به روز میشود. سایر خلبانانی که در منطقه پرواز میکنند اطلاعات آب و هوا را در PIREPS یا گزارشهای خلبان ارائه میدهند. پیش بینیهایی برای منطقه اطراف فرودگاه در گزارشی ارائه شده است که TAF نام دارد. این پیش بینیها 24 یا 30 ساعت معتبر هستند و چهار بار در روز به روز میشوند. مناطق بین فرودگاهها تحت پوشش منطقه پیش بینی قرار میگیرند. دادههای بادهای بلند توسط NOAA ارائه شده است.
خلبان میتواند با ترکیب اطلاعات منابعی که در بالا توضیح داده شد، ایده خوبی از چشم انداز آب و هوا بدست آورد. همچنان توصیه میشود برای دریافت گزارش مشاورهای جامعتر برای پرواز خود، یک گزارش آب و هوا را از یک متخصص در یک ایستگاه خدمات پرواز (FSS) دریافت کنید. جزئیات تماس برای FSS در چارت مکمل ایالات متحده موجود است.
گزارش هواشناسی خلبان را از هر گونه شرایط نامطلوب موجود در مسیر مطلع میکند. این شامل هرگونه آب و هوای مهم مانند یخبندان یا رعد و برق و اطلاعاتی مانند بسته شدن فرودگاه میشود. این میتواند بر تصمیم خلبان برای تأخیر یا لغو پرواز تأثیر بگذارد. اگر آب و هوا در طول مسیر کمتر از حداقل VFR باشد، جلسه توجیهی شامل این اطلاعات میشود و ممکن است پرواز IFR را توصیه کند.
تمام این اطلاعات آب و هوا در نظر گرفته میشود و تنها پس از آن خلبان تصمیم میگیرد که پرواز را ادامه دهد یا خیر. به یاد داشته باشید که پیش بینیهای آب و هوا صد در صد دقیق تضمین نمیشوند. اگر تصمیم دارید که شرایط برای پرواز امن است، باید مسیر خود را برای جلوگیری از آب و هوای قابل توجه تنظیم کنید.
بررسی چارتهای هوانوردی
در این مرحله، ما فرودگاههای مبدأ و مقصد و یک ایده کلی از مسیر بین آن را داریم؛ اما به ندرت پروازهایی وجود دارد که عوارض بیشتری در پی نداشته باشد. خلبانان از چارتهای هوانوردی برای ترسیم مسیر خود و انتخاب نقاط بین راهی استفاده میکنند که از آنها برای نظارت بر پیشرفت خود استفاده میکنند. اگر با VFR پرواز میکنید، میتوانید از انواع چارتهای هوانوردی زیر استفاده کنید:
- چارتهای مقطعی
- چارتهای جهانی هوانوردی (WAC)
- چارتهای منطقه ترمینال VFR
چارتهای مقطعی رایجترین چارت مورد استفاده برای برنامه ریزی پرواز VFR هستند. چارتهای WAC مقیاس کوچکتری دارند، بنابراین به اندازه بخشها جزئیات ارائه نمیدهند، اما در غیر این صورت بسیار شبیه هستند. چارتهای منطقه ترمینال VFR جزئیات بیشتری را برای مناطق داخل یا نزدیک به فضای هوایی کلاس B ارائه میدهد.
به یاد داشته باشید که از پلاتری استفاده کنید که به همان مقیاسی که چارت شما از آن استفاده میکند کالیبره شده است.
میتوانید از چارتها برای برنامه ریزی مسیر خود در اطراف موانع و فضاهای هوایی استفاده کنید. وقتی در هوا هستید، میتوانید از آن برای جهتیابی خود با تطبیق نقاط دیدنی بیرون با موقعیت خود در چارتها استفاده کنید.
ترسیم چارت دوره
در اینجا یک راهنمای گام به گام برای استفاده از چارتها برای ترسیم مسیر خود آورده شده است. ابتدا فرودگاه مبدأ و ورود خود را روی چارت مشخص کنید. یک خط مستقیم بین هر دو نقطه بکشید. اگر تشخیص دادهاید که باید در راه برای سوخت توقف کنید، این فرودگاهها را نیز با تقسیمبندی خطوط خود بگنجانید.
ببینید خطوط شما از کجا میگذرد. مسیر خود را برای جلوگیری از زمینهای مرتفع یا موانع تنظیم کنید. ببینید آیا از هر فضای هوایی کنترل شده یا منطقه محدود عبور میکنید. این محدودیتها معمولاً در ارتفاع محدود هستند، بنابراین اگر هواپیمای شما قادر به حفظ ارتفاع کافی باشد، میتوانید از آنها عبور کنید. اگر نه؛ باید مسیر خود را برای جلوگیری از آنها تنظیم کنید.
آن جلسه توجیهی آب و هوا را که شرکت کردید به خاطر دارید؟ آب و هوای سخت را در طول مسیر برنامه ریزی شده خود علامت بزنید و ببینید که آیا برای اجتناب از آن باید از مسیر انحرافی عبور کنید. سپس هر خط را به بخشهایی با فاصله تقریباً 10 مایل دریایی تقسیم کنید. به دنبال هر نقطه عطف مهم در نزدیکی بخشهای خود باشید. اینها نقاط بین راهی را تشکیل میدهند که از آنها برای نظارت بر پیشرفت پرواز و پیمایش استفاده میکنید.
شما باید با دقت نقاط بین راه خود را انتخاب کنید. اگر از نشانهها استفاده میکنید، باید آنقدر منحصربهفرد باشند که بهطور مثبت شناسایی شوند و به اندازهای بزرگ باشند که به راحتی از ارتفاع قابل مشاهده باشند.
مکانهای شاخص خطی مانند بزرگراهها، راهآهنها، رودخانهها یا خطوط برق را به راحتی پیدا میکنید، اما به یاد داشته باشید که آنها به شما راه حل دقیقی نمیدهند. میدانید که از آنها عبور میکنید، اما نمیدانید در طول آنها از کجا عبور میکنید.
میتوانید از مناطق پرجمعیت به عنوان مکانهای دیدنی استفاده کنید. آنها در چارتها با رنگ زرد مشخص شدهاند، اما مطمئن شوید که از شهرهای بزرگ یا شهرهایی استفاده کنید که چیز منحصر به فردی دارند که میتوانید برای شناسایی مثبت آنها استفاده کنید. مکانهای دیدنی ساخته دست بشر میتوانند در طول زمان تغییر کنند، بنابراین مطمئن شوید که از چارت بهروز شده استفاده میکنید.
به دنبال نقاط عطفی باشید که کمی مسیر شما را تغییر میدهند. اگر مستقیماً از زیر شما عبور کنند، نمیتوانید آنها را ببینید.
همچنین میتوانید از کمی ناوبری رادیویی برای کمک به شما استفاده کنید. به ایستگاههای VOR نزدیک به مسیر خود توجه کنید و ارتباط آنها را با ایستگاههای بین راه خود بررسی کنید. آنها میتوانند به عنوان راهی برای بررسی متقاطع موقعیت شما یا حتی خود به عنوان ایستگاههای بین راه عمل کنند. در اینجا نمونهای از مسیری است که بر روی چارت با استفاده از مراحل توضیح داده شده در این بخش برنامه ریزی شده است:
مسیری که در چارت علامتگذاری میکنید، مسیر واقعی شماست زیرا چارت با شمال واقعی تراز شده است.
بررسی فضاهای هوایی
خبره با چارت؟ اگر میخواهید از دردسر دور بمانید، باید باشید. حریم هوایی ایالات متحده به پنج نوع حریم هوایی کنترل شده تقسیم میشود. هر نوع حریم هوایی قوانین خاص خود را دارد.
هواپیماهای هوانوردی عمومی معمولاً با کلاسهای B، C، D و E سر و کار دارند. قبل از ورود به فضاهای هوایی کلاس B، C و D باید از ATC مجوز دریافت کنید. نقض حریم هوایی چیزی است که FAA واقعاً قدردانی نمیکند، بنابراین قبل از طراحی دوره خود، قوانین مربوط به هر یک از آنها را بررسی کنید.
اگر قصد ندارید توسط ATC هدایت شوید، باید در فضای غیرقابل کنترل کلاس G پرواز کنید. ممکن است مجبور شوید مسیر خود را برای جلوگیری از حریم هوایی کنترل شده برنامه ریزی کنید. همچنین در چارتها، فضاهای هوایی با استفاده ویژه مشخص شدهاند. این مناطق شامل مناطق ممنوعه و محدود و حتی مناطق شلیک عملیاتی و کنترل شده نظامی (CFAs) میشود. هر یک از این مناطق قوانین خاص خود را دارند، بنابراین با محدودیتهای موجود در مناطق در مسیر خود آشنا شوید.
NOTAM ها و TFR ها
NOTAM ها اعلامیههایی برای هوانوردان هستند. NOTAM ها دارای اطلاعات هوانوردی هستند که مربوط به یک منطقه یا زمان خاص است. این میتواند شامل اطلاعاتی در مورد بسته شدن فرودگاه، خطرات، در دسترس نبودن موقت Navaids یا هر نوع اطلاعات کوتاه مدت مهم دیگری باشد. شما باید NOTAM هایی را که در طول مسیر برنامه ریزی شده در زمان پرواز برنامه ریزی شده فعال هستند، جستجو کنید. FAA پایگاه دادهای از NOTAM ها را نگهداری میکند که در اینجا قابل دسترسی است.
TFR ها محدودیت موقت پرواز هستند. اینها بسته شدن کوتاه مدت فضای هوایی هستند که برای اهداف ایمنی یا امنیتی در نظر گرفته شدهاند. TFR ها به عنوان یک نوع NOTAM صادر میشوند. آنها میتوانند در صورت VIP، عملیات آژانس فضایی، یا واکنش اضطراری به یک فاجعه در منطقه صادر شوند. TFR ها معمولاً 30 روز قبل صادر میشوند، بنابراین میتوانید هنگام برنامه ریزی مسیر خود، آنها را در اینجا جستجو کنید.
برخی از TFR ها ممکن است به شما اجازه پرواز از طریق حریم هوایی آسیب دیده را بدهند، اما ممکن است شرایط خاصی مانند داشتن یک برنامه پرواز فعال یا درخواست دنبال کردن پرواز را تحمیل کنند. درست قبل از پرواز با ایستگاههای خدمات پرواز محلی (FSS) تماس بگیرید تا اطلاعات بهروز در مورد TFR های فعال در مسیر خود دریافت کنید.
انتخاب ارتفاع کروز
اکنون که آب و هوا را بررسی کردهایم، موانع و ارتفاعات زمین را در چارت یادداشت کردهایم و محدودیتهای فضای هوایی را بررسی کردهایم، اکنون در موقعیت خوبی برای تصمیمگیری در مورد ارتفاع سفر خود هستیم.
چارتهای مقطعی دارای حداکثر ارتفاع برای هر بخش شبکه در چارت هستند. این ارتفاع حداقل 100 فوت از همه موانع و زمینهای مرتفع در این بخش فاصله دارد. با نگاه کردن به بخشی از چارت که مسیر شما از آن میگذرد، میتوانید ارتفاعات کمتری را برای پرواز پیدا کنید.
در مورد برخورد با هواپیماهای دیگر چطور؟
پرواز VFR همه چیز در مورد دیدن و اجتناب است، اما CFR § 91.159 به جلوگیری از برخورد با هواپیماهای دیگر کمک میکند. این قانون برای هواپیماهایی که VFR بین 3000 فوت AGL و 18000 فوت MSL پرواز میکنند اعمال میشود.
این قانون میگوید که هواپیماهایی که در یک مسیر مغناطیسی بین 0 تا 179 درجه پرواز میکنند باید ارتفاعات هزار فوتی فرد به اضافه 500 فوت را حفظ کنند. این بدان معناست که شما میتوانید 3500، 5500، 7500 و غیره را در حالی که در جهت شرقی پرواز میکنید، انتخاب کنید. اگر در یک مسیر مغناطیسی بین 180 درجه تا 359 درجه پرواز میکنید، میتوانید حتی ارتفاع هزار پا به اضافه 500 فوت را انتخاب کنید.
هنگامی که تصمیم گرفتید به چیزی برخورد نکنید، میتوانید به آب و هوا نگاه کنید. سرعت و جهت باد بسته به ارتفاع متفاوت است، بنابراین از دادههای وزش باد که در جلسه توجیهی آبوهوای خود دریافت کردهاید استفاده کنید تا مشخص کنید که بادها در کجا برای پرواز شما مطلوبتر هستند.
با این اوصاف، به سه دلیل میخواهید تا آنجا که شرایط مساعد است پرواز کنید.
اولین دلیل ایمنی است. اگر بالاتر پرواز میکنید، زمان بیشتری برای واکنش به شرایط اضطراری دارید. اگر در زمان خرابی موتور بالاتر باشید، انتخاب سایتهای فرود اجباری شما نیز افزایش مییابد.
دلیل دوم عملکرد موتور است. چگالی هوا با افزایش ارتفاع کاهش مییابد، بنابراین هواپیما درگ کمتری را تجربه میکند. شما قادر خواهید بود مخلوط را خم کنید و با پرواز در ارتفاع بیشتری در مصرف سوخت صرفه جویی کنید.
دلیل سوم این است که ارتفاعات بالاتر احتمال تلاطم کمتری دارند، بنابراین ممکن است سواری نرمتری در آنجا داشته باشید.
جایگزینها در مسیر
منتظر موارد غیر منتظره باشید. یا حداقل برای آن برنامه ریزی کنید، به هر حال؛ زمانی که قصد پرواز دارید، همیشه یک فرودگاه پشتیبان یا جایگزین در ذهن داشته باشید. اگر در حال پرواز کراس کانتری هستید، عاقلانه است که فرودگاههایی را در کل مسیر خود که میتوانید در مواقع اضطراری به آنها تغییر مسیر دهید، پیگیری کنید.
ایده بدی نیست که مسیر خود را دوباره تنظیم کنید تا به فرودگاههای دیگر نزدیکتر شوید. در صورت خرابی موتور یا یک اورژانس پزشکی، هر چه به مکان امنی برای فرود نزدیکتر باشید، شانس شما بیشتر خواهد بود.
POH یا دفترچه راهنمای هواپیمای شما دارای نسبت سر خوردن مشخص شده برای هواپیمای شما خواهد بود. نسبت لغزش تعیین میکند که هواپیما چقدر میتواند به صورت افقی برای ارتفاع عمودی که در صورت از دست دادن نیروی رانش موتور از دست میدهد، طی کند. از نسبت سر خوردن به عنوان یک راهنما برای تراز کردن مسیر خود با توجه به ارتفاعی که قصد دارید در آن پرواز کنید استفاده کنید.
تخصیص PIC
اگر با خلبان دیگری پرواز میکنید، باید قبل از پرواز تصمیم بگیرید که کدام یک از شما به عنوان خلبان فرمانده (PIC) عمل میکند. خلبان در فرماندهی فردی است که مسئولیت انجام و ایمنی پرواز را بر عهده خواهد داشت.
چگونه برای ناوبری خود برنامه ریزی کنید
دو تکنیک اساسی وجود دارد که برای ناوبری در پروازهای کراس کانتری مفید است. اینها تکنیکهای Pilotage و Dead Reckoning هستند. شما مجبور نیستید فقط از یکی یا دیگری استفاده کنید، میتوانید از ترکیب هر دو برای بررسی متقاطع موقعیت مکانی خود استفاده کنید. هر دوی این تکنیکها نیاز به برنامه ریزی دارند، بنابراین بهتر است زمانی که در حال برنامه ریزی پرواز خود هستید، برای آنها آماده شوید.
Pilotage
Pilotage هنر پیمایش با استفاده از نقاط عطف و ایستگاههای بین راهی به عنوان مرجع است. ما قبلاً در این راهنما نقاط راه خود را تعیین کردهایم. این مفید است که در طول پرواز خود به نقشه خود نگاه کنید تا همیشه از موقعیت کلی هواپیما آگاه باشید. این امر از صرف زمان گرانبها برای جهت دهی مجدد به جستجوی فرودگاه در مواقع اضطراری جلوگیری میکند. همیشه به جای برعکس، از چارت به سمت نقاط دیدنی حرکت کنید. به یاد داشته باشید که همیشه ممکن است بعد از زمانی که نقشه یا چارت چاپ شد، منظره آن تغییر کرده باشد. از جدیدترین نقشههای موجود استفاده کنید و مطمئن شوید که چارتهای شما منقضی نشدهاند.
Dead Reckoning
Dead Reckoning زمانی است که از دانش خود در مورد سرعت و جهت پرواز هواپیما استفاده میکنید تا موقعیت فعلی خود را نسبت به یک نقطه شناخته شده مشخص کنید. Dead Reckoning همچنین برای قرار دادن خود بین نقاط دو طرفه مفید است. اگر یک نقطه اولیه مانند یک فرودگاه را انتخاب کنید و سپس سرعت و مسیر زمینی خود را ثبت کنید، میدانید که در مدت زمان معین چقدر از فرودگاه فاصله گرفتهاید. میتوانید از این برای تخمین زمانی استفاده کنید که به نقطه بین راهی یا نقطه عطف بعدی خود نزدیک میشوید و میتوانید با نزدیک شدن به آن مواظب آن باشید.
ایجاد یک گزارش ناوبری
شما مسیری را که قرار است طی کنید را میدانید و ایستگاههای بین راهی VFR و IFR را که در طول مسیر انتخاب میکنید، ترسیم کردهاید. هدف از گزارش ناوبری، نظارت بر پیشرفت پرواز شما است. Nav log به شما امکان میدهد زمان، مسافت و مصرف سوخت را پیگیری کنید. هنگامی که از Nav log استفاده میکنید، در واقع از تکنیکهای Pilotage و Dead Reckoning به طور همزمان استفاده میکنید. اگر از یک برنامه برنامه ریزی پرواز استفاده میکنید، احتمالاً عملکردی دارد که یک Nav log را بر اساس برنامه پروازی که ایجاد میکنید چاپ میکند. اگر در حال پرواز با هواپیماهای قدیمی هستید، میتوانید Nav log خود را به صورت دستی بسازید. Nav log ها معمولاً به شکل یک جدول ارائه میشوند، میتوانید یک استاندارد را چاپ کنید یا تقریباً خودتان آن را بسازید. Nav log ها قبل از پرواز آماده میشوند، برخی از بخشها از قبل روی زمین پر شدهاند، برخی دیگر خالی میمانند، جایی که با پیشرفت پرواز، دادهها را ضبط خواهید کرد. شروع Nav log شامل جزئیات پرواز روز است. میتوانید تاریخ، نام خلبان، کمک خلبان و نوع هواپیما و رجیستر را ثبت کنید.
ثبت زمان پرواز
سپس به بخش زمان پرواز میرسیم. در اینجا فضاهایی برای ثبت چند زمان مهم باقی میگذارید:
- Time of Chocks-off
- Time when Airborne
- Set Course time
- Landing time
- Time of Chocks-on
چرا این زمانها مفید هستند؟ جزئیات بیشتری در این مقاله ارائه شده است، اما در اینجا یک مرور کلی وجود دارد. مدت زمان بین زمانهای Chocks-off و Chocks-on، زمان پرواز خلبان خواهد بود که در لاگ بوک خود ثبت میکنید.
Set Course time چیست؟
Set Course Time زمانی است که شما از آن به عنوان مرجع برای شروع زمانسنجی برای گزارش ناوبری خود استفاده میکنید. این زمانی است که شما در واقع مسیر خود را همانطور که در Nav Log خود برنامه ریزی کردهاید، «تنظیم کنید». برای این کار نباید از Chocks-Off استفاده کنید، زیرا در حین تاکسی زمان کمی را از دست خواهید داد.
برای فرودگاههای کوچکتر، میتوانید از زمانی که در هوا پرواز میکنید برای تعیین مسیر خود استفاده کنید. فرودگاههای بزرگتر ممکن است از شما بخواهند که در حین صعود وارد یک فرودگاه شوید، یا ممکن است از باند فرودگاهی متفاوت از آنچه در ابتدا برنامهریزی کردهاید، بلند شوید. به همین دلیل، اگر زمان تعیین شده در مسیر خود را یادداشت کنید، زمان واقعی پرواز شما به تخمینهای شما نزدیکتر خواهد شد.
ممکن است در طول پرواز خود از چندین منطقه زمانی عبور کنید. استفاده از زمان محلی احتمالاً Nav Log شما را نامفهوم میکند، بنابراین همه زمانها را در زمان هماهنگ جهانی (UTC) ثبت کنید. برای تبدیل زمان محلی به UTC، از تبدیلهای زیر استفاده کنید:
- زمان استاندارد شرقی – 5 ساعت اضافه کنید
- زمان استاندارد مرکزی – 6 ساعت اضافه کنید
- زمان استاندارد کوهستان – 7 ساعت اضافه کنید
- زمان استاندارد اقیانوس آرام – 8 ساعت اضافه کنید
- به یاد داشته باشید که بررسی کنید که آیا ساعت تابستانی فعال است یا نه.
در Nav Log چه چیزی بنویسیم؟
ایستگاههای بین راهی را که قبلاً ایجاد کردیم را به خاطر دارید؟ ما میتوانیم پرواز خود را بر اساس ایستگاههای بین راهی خود به بخشهایی تقسیم کنیم. هر بخش “leg” نامیده میشود. اگر پرواز شما دارای پاهای زیادی است، میتوانید آنها را بیشتر به “sub-legs” تقسیم کنید، اما مفهوم یکسان است.
هر leg یا sub-leg به عنوان یک ردیف در Nav Log نمایش داده میشود. آنها با استفاده از نقاطی که از آنجا شروع و پایان مییابند تعریف میشوند. در Nav Log، این در ردیفهای FROM و TO نوشته میشود. ستونهای دیگر جایی هستند که شما تمام دادههای دیگر را برای هر leg ثبت میکنید. دادههای مربوط به هر leg شامل ثبت مسیر، ارتفاع و سرعت برنامهریزیشده شما است. همچنین باید تخمینهایی را برای مدت زمان و مصرف سوخت برای هر leg در نظر بگیرید، سپس آنها را با دادههای واقعی هنگام پرواز بررسی کنید.
پیدا کردن سرفصلهای خود
ستون دوم جایی است که شما مسیر واقعی را برای هر leg مینویسید. وقتی مسیر خود را روی نقشه ترسیم کردید، مسیر واقعی را پیدا کردید. باید آن را در اینجا برای هر leg یادداشت کنید تا بتوانید در حین پرواز به سرعت به آن اشاره کنید.
همانطور که قبلاً ذکر شد، اگر نمیخواهید از مسیر خارج شوید، باید بادهای بلند را بشناسید. سرعت باد بر حسب گره و جهتی که از آن میوزد باید یادداشت شود. البته، به خاطر داشته باشید که اینها تخمینی هستند، بنابراین ممکن است باد واقعی با رسیدن به آنجا متفاوت باشد. ما باید سرعت باد را بدانیم تا بتوانیم زاویه تصحیح باد (WCA) را برای حفظ مسیر خود اعمال کنیم. زاویه تصحیح باد را میتوان با استفاده از سمت باد یک کامپیوتر پرواز پیدا کرد.
اگر باد از سمت راست به سمت شما میوزد، باید WCA را به True Course اضافه کنید. اگر باد از سمت چپ میوزید، WCA را از True Course کم کنید. اعمال تصحیح باد به شما True Heading را میدهد. به یاد داشته باشید که Course جهت حرکت هواپیما است، در حالی که Heading جایی است که دماغه هواپیما مشخص میشود. اگر بادها آرام باشند، آنگاه عنوان True Heading همانند مسیر واقعی خواهد بود، اما این وضعیت بسیار غیر معمول است. شما میتوانید سرعت باد را از دادههای بادهای بلند که توسط سرویس ملی هواشناسی ارائه شده است، بیابید.
نتیجه گیری
چیزهای زیادی برای پرواز با هواپیما وجود دارد. باید سعی کنید تا حد امکان قبل از پرواز آماده شوید تا در صورت بروز مشکل برنامه ریزی داشته باشید. به اصطلاح، گرفتن تصمیمات حیاتی در پرواز، احتمال اشتباه شما را تا حد زیادی افزایش میدهد. زمانی که با خیال راحت روی زمین هستید، وقت گذاشتن و با دقت گزینههای خود را در نظر بگیرید.