درک زندگی یک خلبان
یک تصور عمومی در بین مردم وجود دارد که خلبانان خطوط هوایی بیش از حد دستمزد میگیرند و سبک زندگی مجلل را دنبال میکنند. مایلم مواردی را روشن کنم و به کنجکاویهای شما بپردازم که امیدوارم برداشت شما را تغییر دهد و شک و تردید شما را روشن کند.
آیا می دانید که:
- خلبانان باید از برنامههای زمانی بسیار نامشخص و عجیب پیروی کنند؛ بنابراین، حفظ ساعت بیولوژیکی دشوار میشود. پس از پیروی از چنین برنامههای غیرقابل پیش بینی، عواقب طولانی مدتی بر سلامتی فرد وجود دارد.
- برای انجام پروازها باید 24 ساعته در دسترس باشند؛ به جز حداقل زمان استراحتی که طبق مقررات برای بازیابی خستگی جسمی و ذهنی تعیین شده است. بیشتر این زمان استراحت صرف بهبودی از خستگی و جت لگ میشود. پرواز مکرر در ارتفاعات بالاتر و قرار گرفتن در معرض اشعه ماوراء بنفش به خودی خود یک خطر بزرگتر برای سلامتی است.
- محدودیتها و مقررات زیادی در رابطه با مدت زمانی که یک خلبان میتواند وظایف پرواز خود را انجام دهد وجود دارد. در صورت تأخیرهای زیاد که خارج از کنترل خلبانان است، منجر به وضعیتی میشود که نمیتوان پرواز را نه به انتخاب بلکه بر اساس مقررات انجام داد. اگر رعایت نشود، مجوز را از دست میدهد. به یاد داشته باشید، شما به دلیل داشتن مجوز معتبر مشغول به کار هستید.
- خلبانان باید همیشه از نظر پزشکی آماده باشند. برای ادامه پرواز به معاینات پزشکی منظم نیاز است. حتی برای صدمات کوچک به تغییرات کوچک در نتایج آزمایشات پزشکی مانند آزمایش خون، آزمایش ادرار، سطح قند، تست استرس، ECG یا BMI، یک خلبان ممکن است به طور موقت یا برای همیشه گواهینامه خود را از دست بدهد. به نوبه خود بیکاری برای چند ماه تا از دست دادن دائم شغل برای آنها متصور است.
- خلبانان برای تجزیه و تحلیل تنفس الکل قبل و بعد از هر پرواز آزمایش میشوند. حتی اگر آزمایش فردی به اشتباه مثبت شود، ممکن است مجوز را از دست بدهد.
- خلبانان خطوط هوایی باید همیشه مراقب ایمنی و امنیت مسافران و هواپیما باشند.
- در رعایت پروتکلها و پروتکلهای فنی و غیر فنی، هیچ حکم یا معافیت اشتباهی وجود ندارد. موارد زیادی در زندگی یک خلبان وجود دارد که باید با شرایط اضطراری مختلفی مانند اورژانس پزشکی، اورژانس فنی، شرایط آب و هوایی بسیار بد و غیره روبرو شود.
شما باید آنقدر سریع باشید که فقط با منابع محدود یک تصمیم درست بگیرید. یک تصمیم اشتباه ممکن است برای چند صد مسافر و یک هواپیمای چند صد میلیون دلاری مسئله مرگ و زندگی باشد. نظارت و بازرسی مداوم از سوی مقامات برای هرگونه نقص خلبانان حتی در عملیات عادی وجود دارد؛ بنابراین، همیشه یک شمشیر به عنوان یک چالش بر گردن خلبان آویزان است تا گواهینامه خود را به دلیل اشتباهات کوچکتر از دست ندهید.
- خلبانان برای حفظ مهارت خود در هر شرایط اضطراری عادی، غیر عادی یا بحرانی، باید دائماً تحت جلسات آموزشی و بررسی مهارت قرار گیرند که در صورت عدم موفقیت، گواهینامه دوباره با مشکل مواجه میشود. به طور مؤثر، بدون پرواز و بدون پول منجر به موقعیتهای استرس زا ذهنی و مالی میشود.
- خلبانان باید قبل از پرواز با هواپیما، بسیاری از کارهای اداری و سایر تشریفات را به پایان برسانند، بنابراین معمولاً باید حداقل 1 تا 2 ساعت قبل از پرواز در دفتر فرودگاه گزارش دهند. بسیاری از اوقات، خلبانان مجبورند قبل و بعد از پروازهای بین المللی طولانی 14-15 ساعته برای تکمیل تشریفات مهاجرت، گمرک و بررسیهای امنیتی در صفهای طولانی بایستند و سپس برای رساندن وسایل حمل و نقل خود به هتل یا بازگشت به خانه منتظر بمانند.
در واقع، کل دوره وظیفه خلبانی که در مقاصد بینالمللی پرواز میکند، در برخی مواقع بین 20 تا 24 ساعت میشود. با این حال، خلبانانی که در بخشهای داخلی پرواز میکنند، مجبورند چندین بار برخاستن و فرود را انجام دهند که باعث افزایش حجم کار در یک بازه زمانی کوتاه میشود.
- به خلبانان بیمه نامههای سلامت و زندگی عادی پیشنهاد نمیشود. شرکتهای بیمه تقریباً دو برابر تا سه برابر مبلغ بیمه نامههای معمولی را برای پوشش خطرات جانی در حمل و نقل هوایی هزینه میکنند. همچنین، برای محافظت از خود در صورت از دست دادن مجوز به دلیل شرایط پزشکی موقت یا دائم، باید مبالغ اضافی بپردازید.
- در حالی که پول زیادی برای تکمیل تمام دورهها، آموزش و آزمون مورد نیاز است، هنوز برای یافتن شغل بسیار نامشخص است. مردم سالها برای به دست آوردن فرصت تلاش میکنند، به این معنی که دوباره ارزهای پرنده خود را از دست میدهند؛ که باز هم وقتی فرصتی برای درخواست شغل هواپیمایی پیدا میکند به پول و تحصیل زیادی نیاز دارد.
بیشتر خلبانان برای برآوردن این نیازهای مالی وامهای سنگین میگیرند و نگرفتن شغل به یک کابوس تبدیل میشود. شاید تعجب کنید که بدانید بیش از 12000 داوطلب خلبانی خطوط هوایی حتی پس از دریافت مجوز خلبانی تجاری پایه خود که شامل 40 تا 50 هزار نفر امروز است، در خانه بیکار نشستهاند.
بسیاری از خطوط هوایی امروزه رتبه بندی نوع را به اعضای جدید ارائه میدهند و بعداً هزینه را از حقوق آنها دریافت میکنند.
هزینه این نوع رتبهبندیها از 25 هزار تا 30 هزار متغیر است، بنابراین، هزینه کلی برای خلبان شدن 70 هزار تا 100 هزار میشود که برای چندین دهه به یک مسئولیت بزرگ تبدیل میشود، زیرا بیشتر آن با گرفتن وامهای شخصی و تحصیلی هنگفت با نرخ بهره بالاتر انجام میشود.
هرگونه تأخیر در بازپرداخت جریمهها و سودهای سنگینی را به دنبال دارد. من مطمئن هستم که شما ممکن است حدس بزنید اقساط ماهانه تخمینی که یک خلبان باید برای چنین وامهای هنگفتی بپردازد که باید ظرف 5-7 سال بازپرداخت شود.
- هوانوردی یک تجارت بسیار پویا و نامطمئن است که به طور مداوم کارکنان آن را با چالش مواجه میکند تا در هر لحظه از زندگی شغل خود را از دست بدهند و خلبانان تجملاتی برای افتتاح خط هوایی خود یا هیچ سرمایه گذاری هوایی دیگر ندارند.
- انواع مختلفی از قراردادها توسط خطوط هوایی مختلف به خلبانان آن ارائه میشود. برخی از آنها دستمزد پایه ثابت بالاتری را ارائه میدهند و سپس کمک هزینهها را بر اساس نرخ ساعتی بسته به تعداد ساعات پرواز ارائه میدهند. با این حال، برخی از خطوط هوایی دیگر ممکن است حقوق اولیه کمتری را با نرخ کمک هزینه بالاتر ارائه دهند.
یک خلبان طبق الزامات شرکتی که تحت کنترل او نیست، ساعتها پرواز میکند، متعاقباً کل دستمزد خود را دریافت میکند که دارای تغییرات زیادی است. در حالی که در چند ماه از سال ممکن است شخص با انجام پرواز بیشتر، درست مانند اضافه کاری در هر حرفه دیگری، حقوق بیشتری دریافت کند، یا ممکن است به دلیل پرواز کمتر در ماههای دیگر، دستمزدهای بسیار پایینی دریافت کند.
- خلبانان اغلب متهم به باج گیری از طریق اعتصاب میشوند. با این حال، واقعیت این است که وقتی خطوط هوایی سود میکنند یا برای برخی از عملیاتهای خاص نیاز به خلبان دارند، هیچ پول اضافی به عنوان پاداش به آنها پرداخت نمیشود.
تمام سودها به جیب مدیران و مالکان میرود، از سوی دیگر آنها عمدتاً به صورت یک طرفه و بدون رعایت قراردادها شروع به کسر حقوق و کمک هزینه خلبانان میکنند. در بیشتر موارد حتی دادگاهها به دلایل مختلف از دادن هرگونه تخفیف خودداری میکنند.
آنها همچنان قول میدهند که معوقات را در مراحل بعدی بپردازند در حالی که خلبانان مجبورند بیپایان تحت فشارهای مالی منتظر بمانند، اما تا کی؟ نمونههایی از خلبانان وجود دارد که حقوق خود را تا 20 تا 25 درصد حقوق و دستمزدهای خود را طبق قراردادها دریافت نکردهاند، به مدت 6 تا 7 سال تا به امروز. من مطمئن هستم که اکثر شما از این واقعیت آگاه نیستید.
همچنین، خلبانان باید اوراق قرضه بین 50 تا 120 هزار را امضا کنند تا حداقل 5 تا 7 سال به شرکتها خدمت کنند. حتی اگر میخواهید شرکتها را ترک کنید، تمام این کاهشهای یکطرفه حقوق و عدم پرداخت معوقهها با تهدید شما به از دست دادن همه معوقات و بازپرداخت مبالغ اوراق، برای چرخش بازو استفاده میشود. خلبان در این شرایط چه گزینههایی دارد؟
بنابراین، بسیاری از شما که خیلی راحت به خلبانها پیشنهاد میکنید در صورت نارضایتی از خطوط هوایی، شغل خود را ترک کنند، مایلم پیشنهاد شما را با در نظر گرفتن سناریوهایی که در بالا توضیح داده شد، بشنوم.
- واقعیت این است که خلبانان یا سایر کارکنان یک شرکت هواپیمایی نقش زیادی در سود یا زیان یک شرکت هواپیمایی ندارند. این تصمیمات BOD، مدیریت و سیاست گذاران و شرایط بازار است که باعث سوددهی یا ضرر یک شرکت هواپیمایی میشود.
اگر آنها نمیتوانند در طول دورههای سودآور خود مشوقهایی را ارائه دهند، حداقل با پرداخت به موقع حقوق و دستمزد تمام کارکنان و خلبانان، حتی زمانی که آنها به دلیل سوء مدیریت خود دچار ضرر و زیان هستند، به اوراق مشارکت احترام بگذارند.
- اکثر مردم این تصور را دارند که خلبانان و خانوادههایشان بلیط نامحدودی از خطوط هوایی دریافت میکنند. با این حال، واقعیت این است که تعداد بسیار محدودی بلیط برای خلبانان و اعضای خانواده آنها ارائه میشود که باز هم منوط به در دسترس بودن صندلیها هستند.
- این بدان معناست که تنها در صورتی میتوان سوار هواپیما شد که صندلیهای فروخته نشده باقی بماند.
- فکر میکنید چند صندلی از این دست در فصول اوج جشنواره، ازدواج یا تعطیلات وجود دارد؟ هیچ یک! خطوط هوایی در این دورهها تحریمهایی را اعمال میکنند که به این معنی است که این بلیطهای «ممتاز» قابل استفاده نیستند؛ و بله… ما تمام مالیاتها و هزینههای اضافی را برای این بلیط های به اصطلاح رایگان میپردازیم.
بنابراین، زمانی که هیچ کس حاضر به سفر نیست، خوش آمدید به سفر بروید!
- اقامت در هتلهای 3 یا 4 ستاره برای خلبانان امری لوکس محسوب میشود. با این حال، این در مورد تجمل نیست، بلکه بیشتر یک نیاز اجباری است که آنها قبل از انجام پرواز به خوبی استراحت و ایمن باشند.
تصور کنید شخصی در یک هتل 5 ستاره بدون هیچ یک از دوستان یا خانواده خود به مدت 10 تا 15 روز در ماه اقامت داشته باشد. زمانی که بیشتر شما از فصول جشنواره در خانه لذت میبرید، خلبانان شما را در هتلی به اصطلاح 3-4 ستاره دور از خانواده و دوستان خود به خانه میبرند.
وقتی مردم از فصول اوج تعطیلات لذت میبرند و فرودگاهها مملو از مسافر هستند، حدس بزنید چه کسی آنها را به مقصد تعطیلات مورد علاقهشان میرساند؟ اکثر خلبانان از مرخصی سالانه خود در این لحظات ارزشمند که دیگر بر نمیگردند، خودداری میکنند!
آیا واقعاً از اوقاتی مانند لوکس بودن، تنها ماندن در یک هتل 4 ستاره لذت میبرید؟ به عنوان یک خلبان، شما هرگز در موقعیتی نیستید که به کارهای بسته خود متعهد شوید که در کارکردهای ارزشمند شرکت کنید. حتی گاهی اوقات، به دلیل نیازهای فوری پرواز، مجبور میشوید جشن تولد خود را در آخرین لحظه لغو کنید.
- همچنین فداکاری آنها را تصور کنید که بچههای چند ماهه تا چند ساله را در خانه رها میکنند و روزهای زیادی دور میمانند. این یک کار 9 صبح تا 5 بعد از ظهر نیست.
- اگر یک شرکت بیش از حد پرسنل باشد، منعکس کننده شکست مدیریت در تصمیم گیری و انجام تجزیه و تحلیل مناسب در مورد استخدام کارکنان بسته به نیازهای یک شرکت است.
هیچ کس برای کار به شرکتها التماس نمیکند. تنها زمانی که با آگهیهای استخدامی مواجه میشوند، افراد برای کار درخواست میدهند. پیوستن به یک کار یک قرارداد دو طرفه است که فرضاً توسط هر دو رعایت میشود. شما نمیتوانید ناگهان شروع به اخراج مردم کنید که می گویند ما اکنون پرکار هستیم!
- در حالی که خلبان بودن در خطوط هوایی ممکن است به هوش بالایی نیاز نداشته باشد، اما مطمئناً نیاز به فداکاری، فداکاری، مسئولیت پذیری، مدیریت زمان، مدیریت سلامت، مدیریت استرس، هوشیاری و مطالعات مداوم، همراه با متعادل کردن زندگی خانوادگی در طول زندگی خود دارد. شغل او. من مطمئن هستم که هیچ یک از شما نمیخواهید با خلبانی سفر کنید که همه این ویژگیها را ندارد.
اکنون صادقانه به آن فکر کنید، اگر کسی در شغل خود دچار ابهامات زیادی است، خطر زندگی بیشتر، هزینه آموزشی گران، زندگی اجتماعی کمتر و فداکاریهای زیادی از لحظات گرانبها وجود دارد.
چرا این علامت سؤال در حقوق خلبانانی است که صادقانه همه مالیاتها را پرداخت میکنند و میخواهند زندگی خوبی داشته باشند.
ممکن است تعداد کمی وجود داشته باشند که به دلیل پشتوانه مالی قوی خانواده خود، مانند هر حرفه دیگری، زندگی مجللی داشته باشند. با این حال، این برای بیشتر خلبانان صادق نیست. بیشتر خلبانان در دستههای طبقه متوسط یا متوسط قرار میگیرند.
در حالی که بسیاری از مردم استدلال میکنند که انتخاب شغل خلبانی با انتخاب است، مردم باید درک کنند که اگر کسی تا این حد ریسک مالی و جانی را متحمل شده است، آیا نباید برای خدماتش دستمزد مناسبی به او پرداخت شود؟
آیا ما برای بیکار نشستن در خانه دستمزد میگیریم یا حتی در مواقع بحران یا بیماری همه گیر، امکان کار از خانه را داریم؟ نه!…پس چرا حقوق ما را زیر سؤال میبرند؟ و به کسانی که در امنترین اتاقهای بسته با تهویه مطبوع نشستهاند و تصمیمات اشتباه و تصادفی میگیرند، خلبانانی را که صادقانه کار میکنند، حتی در مواقع بحران، سرزنش و مجازات کنید!