تأمین مالی هواپیما چگونه کار میکند؟
هواپیماها گران هستند. بوئینگ 737، مسلماً محبوبترین هواپیمای تجاری داخلی است؛ دست دوم آنها به راحتی از 30 مرز میلیون دلار برای هواپیماهای جدید که مرز 90 میلیون دلار را پشت سر میگذارند، عبور میکند. Cessna 172 که هنوز 40000 دستگاه از آن در حال کار است، میانگین قیمت دست دوم آن 200.000 دلار است.
با وجود این همه تجهیزات گران قیمت که در اطراف پرواز میکنند، ممکن است تعجب کنید که چگونه افراد خصوصی یا خطوط هوایی این هواپیماها را خریداری میکنند.
پاسخ: تأمین مالی هواپیما.
تأمین مالی هواپیما چیست؟
تأمین مالی هواپیما به تهیه وجوه برای خرید و بهره برداری از هواپیما اشاره دارد. تأمین مالی هواپیما، بهویژه برای عملیات تجاری، میتواند ساختارهای زیادی را به خود اختصاص دهد، اما اغلب بهعنوان یک وام تضمین شده است. تأمین مالی هواپیما معمولاً بین هواپیماهای خصوصی و تجاری به طور قابل توجهی متفاوت است و زمانی که به طور جداگانه مورد بررسی قرار گیرد، درک آن آسانتر است.
تأمین مالی هواپیمای خصوصی
تأمین مالی برای خرید هواپیمای خصوصی از ساختاری مشابه با وام خودرو یا وام مسکن پیروی میکند. وام دهنده اغلب یک بانک تجاری است که لزوماً در تأمین مالی هواپیما تخصص ندارد.
ساختار اصلی تأمین مالی برای یک هواپیمای خصوصی به عنوان یک کسب و کار فردی یا کوچک به طور کلی به شرح زیر است:
- فرد یا کسب و کار (وام گیرنده) برای تأمین مالی درخواست میدهد و اطلاعاتی در مورد خود و هواپیمای مورد نظر برای خرید ارائه میدهد.
- مؤسسه مالی (وام دهنده) برای تعیین ارزش پولی هواپیما، ارزیابی میکند.
- سپس وام دهنده جستجوی عنوان را با استفاده از جزئیات ثبت اداره هوانوردی فدرال (FAA) هواپیما انجام میدهد. در طول این جستجو، وام دهنده تلاش خواهد کرد تا مشخص کند که آیا حق یا نقصی وجود دارد یا خیر؛ به عبارت دیگر، وام دهنده میخواهد تأیید کند که مالکیت میتواند به طور کامل در حین فروش منتقل شود.
- سپس وام دهنده اسناد زیر را تکمیل میکند:
- توافق نامه امنیتی که به وام دهنده اجازه میدهد در صورت عدم پرداخت وام (یعنی عدم پرداخت وام) هواپیما را مجدداً تصاحب کند.
- سفتهای که وام گیرنده را در قبال باقی مانده وام که از طریق بازپس گیری هواپیما قابل پوشش نیست، مسئول میداند.
- اگر فرض شود که فرد یا کسب و کار به طور کامل واجد شرایط دریافت وام نیست (به عنوان مثال، در بررسی اعتبار رد شده است)، یک یا چند شخص ثالث به ضمانت نیاز دارد.
- در نهایت، پس از تکمیل مدارک، وجوه و عنوان مورد نیاز منتقل میشود.
در حالی که تأمین مالی هواپیما برای افراد خصوصی یا شرکتهای کوچک به ندرت پیچیده است، تأمین مالی میتواند ساختار متفاوتی را در صورت لزوم اتخاذ کند. با این حال، قراردادهای مالی پیچیدهتر معمولاً برای هواپیماهای گران قیمت محفوظ است.
تأمین مالی هواپیماهای تجاری
هواپیماهای تجاری بسیار گرانتر از همتایان هوانوردی عمومی خود هستند. سرمایه (پول) مورد نیاز برای خرید یک هواپیمای تجاری، اغلب به دهها میلیون، برای اکثر خطوط هوایی دور از دسترس است.
حتی اگر ایرلاینها سرمایه داشته باشند، نگهداری چنین سرمایهای سرمایهگذاری شده در یک هواپیما در شرایطی که میتوان با شرایط مطلوب تأمین مالی شد و سرمایه برای سایر هزینهها یا شرایط غیرقابل پیشبینی ذخیره میشد، منطقی نخواهد بود.
ساختار لیزینگ و قرض مورد استفاده برای تأمین مالی هواپیماهای تجاری پیشرفتهتر است و به سه ساختار کلی اصلی تقسیم میشود:
- وام دهی مستقیم
- لیزینگ عملیاتی
- لیزینگ مالی
هر سازه را به تفصیل بررسی خواهیم کرد، اما توجه به این نکته ضروری است که تمام هواپیماهای تجاری از این طریق تأمین مالی نمیشوند و روشهای بسیار دیگری نیز برای تأمین مالی هواپیماهای تجاری وجود دارد.
اگرچه کمتر رایج است، چند مثال عبارتند از:
- اجارههای مالیاتی، به سرمایهگذار (قرضگیرنده) اجازه میدهد تا مالک قانونی هواپیما برای اهداف کسر مالیات باقی بماند.
- گواهیهای اعتماد تجهیزات پیشرفته (EETC) که دارایی (هواپیما) را در یک اعتماد قرار میدهد. EETC ها عموماً نوعی لیزینگ مالی در نظر گرفته میشوند.
- اوراق اجاره که در آن یک شرکت هواپیما را خریداری میکند و سپس هواپیما را به فروشنده اجاره میدهد. این به یک شرکت هواپیمایی اجازه میدهد تا هواپیمای خود را بفروشد و مقدار زیادی پول نقد دریافت کند در حالی که همچنان به استفاده از هواپیما بر اساس قرارداد اجاره با خریدار ادامه میدهد.
- پول نقد فیزیکی.
وام دهی مستقیم
وام مستقیم به وام تضمین شده یا بدون وثیقهای اطلاق میشود که برای خرید هواپیمای تجاری ارائه میشود. از آنجایی که هزینه یک هواپیمای تجاری ممکن است دهها یا صدها میلیون دلار باشد، یک بانک به ندرت سرمایه کافی برای تأمین مالی چنین خریدی را خواهد داشت. در عوض، یک سندیکای (گروه) از بانکها اغلب به طور مشترک وام را ارائه میکنند.
اگرچه امکان پذیر است، اما وام هواپیماهای تجاری به ندرت بدون وثیقه است و تقریباً همیشه تضمین میشود؛ به عبارت دیگر، بانک هواپیما را در صورت عدم پرداخت وام از سوی شرکت هواپیمایی بازپس میگیرد. این به این معنی است که وام توسط هواپیما “ضمانت” شده است.
برای اینکه وام تضمین شود، باید یک «نفع امنیتی» ایجاد شود. این به سادگی یک سند قانونی است که به تأمین کننده مالی (وام گیرنده) این حق را میدهد که در صورت عدم پرداخت وام توسط شرکت هواپیمایی، هواپیما را در اختیار بگیرد.
وامهای بدون وثیقه برای هواپیماهای گران قیمت معمولاً فقط با شرایط وام گران قیمت (به عنوان مثال، نرخ بهره بالا) ارائه میشود و فقط برای شرکتهایی با اعتبار و جریان نقدی (درآمد) خوب در دسترس است.
مزایای وام دهی مستقیم
مزیت وام مستقیم این است که خطوط هوایی قادر به خرید و مالکیت مستقیم هواپیماهای خود هستند که به آنها امکان میدهد از مزایای مالیاتی مانند کسر استهلاک برخوردار شوند. استهلاک از دست دادن ارزشی است که یک دارایی (مانند هواپیما) در طول زمان تجربه میکند. مقامات مالیاتی استهلاک را به عنوان هزینهای تلقی میکنند که میتوان آن را کسر کرد.
معایب وام دهی مستقیم
شرکتهای هواپیمایی برای خرید هواپیما از طریق وامدهی مستقیم باید مقادیر زیادی بدهی بپذیرند. این ممکن است خطوط هوایی را مستعدتر در برابر نوسانات بازار و هزینههای غافلگیرکننده کند، زیرا آنها نمیتوانند به سرعت اندازه ناوگان خود را مطابق با آن تنظیم کنند.
این مسئله تا حدی از طریق قراردادهای اجاره حل میشود، یکی دیگر از روشهای محبوب تأمین مالی هواپیما که اغلب در دو نوع لیزینگ عملیاتی و لیزینگ مالی ارائه میشود.
لیزینگ عملیاتی
اجاره عملیاتی یک قرارداد اجاره (یعنی قرارداد) است که به مستأجر (شرکت هواپیمایی) اجازه میدهد از دارایی (مثلاً یک هواپیما) برای مدت معینی استفاده کند اما مالکیت آن را به مستأجر (شرکت هواپیمایی) منتقل نمیکند.
برای هواپیماهای تجاری، اجاره نامه اغلب از طریق یک شرکت فروش و اجاره هواپیماهای تجاری (CASL) ارائه میشود. بزرگترین شرکت بین المللی CASL AerCap Holdings N.V است؛ که بخشی از آن متعلق به جنرال الکتریک است، AerCap اکثریت قریب به اتفاق قراردادهای اجاره هواپیماهای تجاری را به خود اختصاص میدهد.
اجارههای عملیاتی معمولاً بیش از ده سال نیست. این به خطوط هوایی اجازه میدهد تا در صورت نیاز به معکوس کردن توسعه، به سرعت هواپیما را برای اهداف توسعه بدون خطر نگهداری دارایی خریداری کنند. علاوه بر این، اجارههای عملیاتی خطر فرسودگی هواپیما را کاهش میدهد. از آنجایی که هواپیماها با مصرف سوخت کارآمدتر، ساکتتر و سازگارتر با محیطزیست میشوند، خطوط هوایی با بهروزرسانی ناوگان خود، بهویژه در مناطقی که قوانین سختگیرانه زیستمحیطی و کاهش سر و صدا دارند، سود قابل توجهی خواهند برد.
برخی از خطوط هوایی، به ویژه در کشورهایی که ریسک بالایی دارند یا اعتبار کمتری دارند، ممکن است نتوانند منابع مالی مورد نیاز برای خرید هواپیما را به دست آورند و قراردادهای اجاره را جایگزین جذابی کنند.
دو نوع اصلی از قراردادهای لیزینگ عملیاتی وجود دارد:
- Wet Lease
- Dry Lease
Wet Lease
Wet Lease قرارداد اجارهای است که در آن اجاره دهنده (معمولاً یک شرکت هواپیمایی) یک هواپیما و همچنین کل خدمه، تعمیر و نگهداری و بیمه را به مستأجر (همچنین معمولاً یک شرکت هواپیمایی) ارائه میدهد. مستأجر فقط موظف به پرداخت سوخت و سایر هزینههای کمکی مانند عوارض فرودگاهی خواهد بود.
مستأجر معمولاً به ازای هر ساعت کارکرد هواپیما هزینه میپردازد. پروازهایی که با Wet Lease انجام میشوند از شماره پرواز و علامت تماس مستأجر استفاده میکنند، اما رنگ هواپیما معمولاً بدون تغییر باقی میماند.
Wet Lease اغلب فقط برای 1 تا 24 ماه و در برخی موارد فقط برای یک یا چند پرواز طول میکشد.
Wet Lease ها معمولاً برای افزایش ظرفیت خطوط هوایی در فصول پرترافیک، هنگام ایجاد مسیر جدید یا دور زدن ممنوعیتهای عملیاتی استفاده میشوند.
یکی از انواع رایج قرارداد Wet Lease، قرارداد اشتراک کد است. در یک قرارداد اشتراک کد (که معمولاً به عنوان اشتراک رمز شناخته میشود)، یک یا چند شرکت هواپیمایی، یک پرواز خاص را به عنوان بخشی از برنامه خود به بازار عرضه میکنند، با توافقی که تنها یکی از آنها پرواز را انجام میدهد (به عنوان “حمل کننده عامل” نامیده میشود). اشتراک کد به خطوط هوایی اجازه میدهد تا پروازهای اتصالی را تحت یک کد حامل ارائه کنند که بهینه سازی برنامهها را امکان پذیر میکند. علاوه بر این، یک قرارداد اشتراک کد به خطوط هوایی اجازه میدهد تا در معرض دید قرار گیرند و به بازارهای کوچکتر خدمات ارائه دهند.
Dry Lease
Dry Lease یک قرارداد اجاره است که در آن اجاره دهنده هواپیمای بدون خدمه یا خدمات پشتیبانی را ارائه میدهد. اجاره دهندگان Dry Lease اغلب شرکتها (مانند AerCap) یا بانکها هستند تا خطوط هوایی موجود.
در یک قرارداد Dry Lease، مستأجر (یعنی شرکت هواپیمایی) هواپیما را بر روی گواهینامه اپراتور هوایی (AOC) خود قرار میدهد و در واقع هواپیما را از نظر FAA متعلق به خود میکند.
Dry Lease معمولاً بیش از دو سال طول میکشد و اغلب انتظار میرود که مستاجرین هواپیما را در یک وضعیت از پیش توافق شده در پایان اجاره بازگردانند.
خطوط هوایی بزرگ اغلب از ساختارهای قرارداد Dry Lease برای عملیات منطقهای خود استفاده میکنند که به ایرلاین اصلی اجازه میدهد تا عملیات منطقهای را با سایر خطوط هوایی منعقد کند، در حالی که کد شرکت هواپیمایی اصلی را حفظ کرده و مالکیت هواپیما را تحت شرکت هواپیمایی اصلی حفظ میکند. برخی از نمونههای این نوع سازه عبارتند از:
- FedEx Express از شرکتهایی مانند Mountain Air و Swiftair استفاده میکند.
- DHL از شرکتهایی مانند Atlas Air و Polar Air Cargo استفاده میکند.
لیزینگ مالی
لیزینگ مالی که کمتر به عنوان «لیزینگ سرمایه» یا «اجاره فروش» شناخته میشود، یک ترتیب بلندمدت است که نسبت به اجارههای عملیاتی سنتی، مالکیت بیشتری از دارایی (هواپیمایی) را به مستأجر (شرکت هواپیمایی) منتقل میکند. اجاره مالی اغلب امکان انتقال مالکیت کامل دارایی را به مستأجر در پایان اجاره فراهم میکند.
قراردادهای اجاره مالی معمولاً شامل یک شرکت مالی، معروف به یک شرکت هدف خاص (SPC) است که دارایی (هواپیما) را خریداری میکند.
اجارههای مالی معمولاً ساختار زیر را اتخاذ میکنند:
- موجر (SPC) دارایی (هواپیما) را خریداری خواهد کرد.
- مستأجر از حقوق کامل استفاده از آن دارایی برخوردار خواهد بود.
- مستأجر در فواصل و مبالغ از پیش تعیین شده برای استفاده از دارایی پرداخت خواهد کرد.
- موجر در طول زمان تمام یا بیشتر هزینه دارایی را به اضافه بهره بازپس خواهد گرفت.
- سپس مستأجر این اختیار را دارد که مالکیت کامل دارایی را به دست آورد.
اجاره مالی مشابه قرارداد خرید اجاره است که در آن مستأجر مالکیت کامل دارایی را در پایان اجاره به دست میآورد. با این حال، یک اجاره مالی ملاحظات حسابداری و پیامدهای مالیاتی متفاوتی دارد؛ بنابراین ممکن است برای مستأجر سودمندتر باشد که دارایی را از طریق لیزینگ مالی به جای خرید و اجاره دارایی اجاره کند.
اجارههای مالی یک پناهگاه مالیاتی جذاب برای سرمایه گذاران است، زیرا آنها میتوانند هزینههای زیر را از صورت حساب مالیاتی خود کسر کنند:
- استهلاک هواپیما
- سود پرداختی به موجر
به طور خلاصه، یک اجاره مالی برخی از مزایای مالکیت هواپیما را بدون نیاز به مالکیت مستقیم هواپیما یا تهیه منابع مالی گران قیمت به مستأجر ارائه میدهد و در عین حال میتواند پرداختهای اجاره را از صورت حساب مالیاتی خود کسر کند.
مناقشه روسیه 2022
پس از تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022، تحریمهای بینالمللی بحرانی را در میان اجارهدهندگان برای بازیابی بیش از 500 هواپیمای اجارهای در روسیه به ارزش تخمینی 10 میلیارد دلار ایجاد کرد.
این تحریمها اجاره دهندگان را مجبور کرد تا حداکثر تا 28 مارس 2022 به قراردادهای اجاره خود با خطوط هوایی روسیه پایان دهند.
بلافاصله پس از اعمال تحریمها، رئیسجمهور پوتین قانونی را امضا کرد که به شرکتهای روسی اجازه میدهد هواپیماها را مجدداً در داخل کشور ثبت کنند و به فعالیت خود ادامه دهند. هنوز مشخص نیست که آیا همه هواپیماها به اجاره دهندگان بازگردانده میشوند و تحریمها چه زمانی لغو میشوند.
AerCap از آن زمان برای جبران خسارت احتمالی هواپیماهای توقیف شده توسط خطوط هوایی روسیه، ادعای بیمهای به مبلغ 3.5 میلیارد دلار ارائه کرده است و تا کنون تنها چند ده مورد بازگردانده شده است.
تأثیر این مناقشه بر بازار جهانی تأمین مالی و اجاره هواپیما هنوز نامشخص است.
نتیجه گیری
هر جا مبالغ زیادی مبادله شود، ساختارهای حقوقی و مالی پیچیدهای وجود خواهد داشت. تأمین مالی هواپیما به صنعت هوانوردی این امکان را داده است که با تقاضا همگام شود و برای سرمایه گذاران جذاب شود.
با بهبود صنعت هوانوردی از همهگیری، شرکتهای مالی باید برای گسترش صنعت خصوصی و تجاری به سطوح قبل از همهگیری و فراتر از آن آماده باشند؛ و البته در این فرآیند پول زیادی به دست خواهد آمد و در مالیات صرفه جویی خواهد شد.